نسبت انسانشناسی و عدالت با تأکید بر آراء سیدمحمدباقر صدر
کد مقاله : 1065-JUSTICECON
نویسندگان:
حدیثه حقداری *
دانشگاه تهران/دانشگده ی علوم اجتماعی
چکیده مقاله:
عدالت به عنوان مهم‌ترین موضوع در حوزه‌های مختلف انسانی همواره مورد توجه متفکران بوده‌ و معانی عدالت و مفاهیم وابسته به آن در قلمرو‌های فکری و دورههای مختلف، متفاوت بوده است. متفکران غربی( مشخصا لیبرال‌ها) و متفکران اسلامی هر یک متناسب با جهان‌بینی‌های خود به ارائه‌ی تعاریف مختلف از عدالت و چگونگی اجرای عملی آن پرداخته‌اند. با فاصله‌گیری از تعاریف کلاسیک از عدالت که دعاوی متعارض نسبت به منابع محدود را در نظر ندارند، آنچه که در متفکران معاصر حائز اهمیت به نظر می‌رسد این است که تعاریف‌شان از عدالت که به نهادسازی منجر می‌شود و با قوانین اجتماعی پیوند می‌خورد بر پایه‌ی تعریفی خاص از انسان زمینی است. در پژوهش پیشرو با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه به تعریف عدالت توزیعی از سیدمحمدباقر صدر پرداخته می‌شود. تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه یکی از رویکردهای تحلیل گفتمان است که در این رویکرد هر فعل و کنشی در چارچوب گفتمانی خاص معنا و فهم میشود. در این مقاله، با استفاده از این روش نشان داده‌می‌شود که تعاریف عدالت ایشان که بر پایه‌ی تعریفی استخلافی از انسان است و علاوه بر پیوند روحی انسان با عالم معنا محدودیت‌های فطری انسان زمینی را نیز در نظر می-گیرد، قابلیت نهادسازی و پرداخت اجتماعی دارد. این نوع از تعریف، عدالت را صرفا بر تعاریف فردی و اخلاقی محدود نمی‌کند بلکه دو قلمروی عدالت فردی و عدالت اجتماعی را در نسبت با یکدیگر در نظر می‌گیرد. چنین نگاهی در برنامه‌ریزی‌ برای حکومت اسلامی تأثیری قابل توجه دارد.
کلیدواژه ها:
عدالت توزیعی، صدر، انسان‌شناسی، استخلاف، تحلیل گفتمان
وضعیت : مقاله پذیرفته شده است